اگر دستانم را بشکنند با اشک چشمانم اگر چشمانم را کور کنند با نفس هایم اگر نفسم را ببرند با قلبم و اگر قلبم را پاره پاره کنند با خون جگرم خواهم نوشت : دوستت دارم
سریال قبول میکنم مجموعهای با ژانر عاشقانه و درام است که از شبکه ZeeTV هندوستان در حال پخش میباشد. این سریال عاشقانه توانستهاست در مدت کوتاهی محبوبیت خاصی در بین بینندگان سریالهای هندی کسب نماید.
سریال قبول می کنم با بازیگران غیر مشهورش بسیار پربیننده بودهاست. داستان سریال قبول میکنم از این قرار است که: دختری زیبا به نام زیاکه از آمریکا به کشورش هندوستان بازگشتهاست زندگی تازه ای را با اتفاقات جالبش تجربه میکند. او عاشق پسری مغرور به نام اسد در سریال قبول میکنم می شود، ولی اسد علیرغم اینکه عاشق زیا شده است از خود هیچ احساسی بروز نمیدهد.
در این بین پدر اسد نیز که از همسرش دلشاد جدا شده است، سالهاست که زندگی تازه ای را با زنی به نام شیرین آغاز نمودهاست. حاصل ازدواج دوم رشید یک پسر به نام آیان و دو دختر است. رشید با اینکه زندگی خوبی دارد گاهی به یاد عشق قدیمیاش دلشاد میافتد و سعی می کند که به او نزدیک شود. با ادامه داستان سریال قبول میکنم همراه باشید…
پسر دیگر رشید یعنی آیان زیاد به برادرش اسد هیچ شباهتی ندارد. او طبعی شوخ دارد و عاشق دختری به نام حمیرا شدهاست.البته پدر حمیرا دل خوشی از آیان ندارد و او را از دخترش میراند!
نام : عبدالرشید سلیم سلمان خان معروف به: سالو (سلمان خان) تاریخ تولد : ۲۷/دسامبر/۱۹۶۵ محل تولد: مادهیا پاردش/هند شغل : بازیگر بالیوود قد : ۱٫۷۱ سانتیمتر
شاید عده کمی بدانند که این بازیگر مسلمان هندی تبار و پر قدرت با آن چهره جدی که همه او را با ساخته سوراج بارجایتا با عنوان مین پیارکیا شناخته اند نخستین بار در واقع در فیلم بیوی هوتا آیسی ساخته جی کی بهاری به سینما قدم گذاشت. نقش مقابل او را رکا ایفا می کرد که او را از یک بچه لوس و گندیده به یک شخصیت اجتماعی با رفتاری قابل توجه پیدا می کند. سلمان خان که دوستانش او را سالو صدا می کردند پس از دوخان مطرح دیگر هند یعنی شاهرخ خان و امیر خان به یک خان محبوب دیگر بدل شد. پسر سلیم خان بزرگ که همراه با جاوید اختر یک تیم نویسندگی موفق را به براه انداختند همراه دو خواهر و برادر دیگر بزرگ شد این بازیگر در این سالها شانه به شانه شایعات در حرکت بود ماجرای جدایی غیر منتظره اش از آیشوریا رای پس از دو سال نامزدی به یک حادثه بی پایان بدل شد تا جایی که او حاضر نیست حتی در یک فیلم دیگر با این ستاره زن همبازی شود و دلیلش را تنها برخی از مسایل شخصی عنوان نمود.
از سویی خبر درگیری اش با ویویک اوبری به خاطر همین مسئله و اینکه در یک شب ۴۱ بار او را به صورت تلفنی تهدید به مرگ می کند به بمب خبری مجلات تبدیل می شود.سلمان خان بارها به خاطر حمل اسلحه ،درگیری و تصادف از سوی پلیس دستگیر شده تا جایی که بار آخر یعنی در اکتبر ۲۰۰۲ نزدیک بود به خاطر یک تصادف منجر به فوت به ده سال زندان محکوم شود. او که در سال ۲۰۰۱ به عنوان هفتمین چهره محبوب جهان از سوی مجله پیپل معرفی شده علی رغم همه شایعات توانسته به سوپر استار سینمای هند باشد و شاید این به خاطر مسایل اجتماعی باشد که درگیرش است خصوصا دیدارهای همیشگی اش از کودکان در بیمارستانها و فعالیت های خیریه اش. سلمان خان چندین سال می کوشد تا اینکه در مین پیارکیا دیده می شود فیلمی با داستان کلیشه ای درباره پسر ثروتمندی که عاشق دختر فقیری می شود ،فیلم علی رغم همه کلیشه هایش برای تماشاگران جذاب می نماید و سلمان به یک ستاره آینده دار بدل می گردد.